مادر اشک می‌ریزد و موهای دخترک را مرتب می‌کند.
بابا اشک‌های دخترک را پاک می‌کند.
دخترک هق‌هق می‌زند:«این که فقط بازی بود،
این‌قدر ترسناک بود بابا! وای به حال رقیه!»

و وای بحال رقیه‌هایی که تاریخ، هر روز در آغوش خونین خویش، ثبت می‌کند!

Play Video

دریافت فایل صوتی

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *