Play Video

سال تولید : 1400

مدت زمان : 00:16:50

در حال بارگذاری...

اشتراک گذاری:

آقای بهنام انصاری متولد همدان داستان تحولش را اینگونه شروع می کند:

– در خانواده‌ای مذهبی بزرگ شدم، اما در دوران نوجوانی این جنبه مذهبی کمرنگ شد. وارد دانشگاه شدم، همیشه حس می‌کردم از درون، گمشده‌ای دارم که نمیدونم چی هست، در ظاهر پرشور وشاد اما در درون روز به روز افسرده‌تر می‌شدم…

-آشپز هیئت دانشگاه رفت و من به خاطر دوستم قبول کردم آشپزی کنم، درحالی که قلبا دوست نداشتم. بعد از سه سال برای تشکر من را به مشهد بردند، به خاطر فاصله‌ای که با دین گرفته بودم، حرم با خیابان‌های شهر برایم فرقی نمی‌کرد.

– از حرم بیرون اومدم، یه کار خیری پیش اومد که تمام پولم را دادم، برگشتم به گنبد نگاه کردم و گفتم: میگن تو خوب معامله می‌کنی، می‌خواهم ببینم چه‌کار می‌کنی. فردا صبح رئیس هیئت من را صدا زد، یه پاکت به من داد که توش تراول بود، حال خودم را نمی‌‌فهمیدم، فقط پابرهنه تا حرم رفتم و گریه کردم…

– حالا حس می‌کنم یک آدم ثروتمندی هستم که نباید ثروتش را تنهایی مصرف کند، باید ثروتش را به همه انسان‌ها بدهد…

شناسنامه اثر :

تدوینگر : محمدرضا فریدی

تدوینگر : محمدرضا فریدی

تصویر بردار : پارسا کمالی _ محمود محمدپور _ محمدرضا فریدی

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *